- هم نبردی
- با هم نبرد کردن منازعه، حریف هم بودن همزوی
معنی هم نبردی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دوتن که با هم نبرد کنند، هماورد، هم جنگ
هم جنگ
متعلق بیک نژاد بودن
تلفیق
شرکت در درد وبلیه ای با دیگری، غمخواری
دو یا چند تن که باهم راهی را طی کنند هم سفر